غرور و تعصب (به انگلیسی: Pride and Prejudice) (به معنی تفاخر و پیشداوری) رمان مشهوری اثر جین آستن، نویسندهٔ انگلیسی است. این اثر دومین کتاب جین آستن است. او این داستان را در سال ۱۷۹۶، درحالی که تنها ۲۱ سال داشت، نوشت، اما تا سال ۱۸۱۳ چاپ نشد. اکثر منتقدان غرور و تعصب را بهترین اثر جین آستن میدانند و خود او آن را «بچهٔ دلبند من» مینامید. بااینحال، این کتاب، که ابتدا با نام تأثرات اولیه نوشته شده بود، تا مدتها توسط ناشران رد میشد و وقتی پس از ۱۷ سال به چاپ رسید، بهجای نام آستن، نام «یک خانم» بهعنوان نام نویسنده روی جلد به چشم میخورد
شماره ی 2
جین ایر
جین ایر (به انگلیسی: Jane Eyre) معروفترین رمان شارلوت برونته خواهر امیلی برونته (نویسنده بلندیهای بادگیر) و آنا برونته (که به خواهران برونته نیز مشهور هستند) است، که در سال ۱۸۴۷ به چاپ رسید. بر اساس این کتاب فیلمهای متعددی نیز ساخته شدهاست
داستان
این رمان دربارهٔ زندگی دختری به نام جین است که در کودکی مادر و پدر خود را از دست میدهد و پس از ناملایماتی که از بستگان نزدیکش میبیند به پرورشگاه سپرده میشود و در محیط خشک و خشن پرورشگاه بزرگ میشود. او سپس با سمت معلمی به خانهای اشرافی میرود، ارباب خانه (آقای راچستر) به تدریج به او علاقهمند میشود،[۱] ولی جین میفهمد که او قبلاً ازدواج کرده و همسر او که حالا دیوانه است در طبقه بالا همان خانه زندگی میکند. جین که دل شکسته میشود از خانه میگریزد و کشیشی با خواهرانش او را بیهوش مییابند و از او نگهداری میکنند و کشیش کمکم به جین علاقهمند میشود، ولی شبی (در ذهن خود) صدای راچستر را میشنود، سپس به دنبال او میرود و میفهمد که همسر دیوانه راچستر خانه را آتش زده و راچستر در حال نجات دادن او بینایی خویش را از دست دادهاست. سرانجام جین نزد راچستر میرود و با وی ازدواج میکند و پس از مدتی بینایی راچستر بازمیگردد و آنان صاحب یک پسر میشوند
شماره ی 3
بلندی های بادگیر
بلندیهای بادگیر (به انگلیسی: Wuthering Height) رمانی است نوشتهٔ امیلی برونته، شاعر و نویسندهٔ انگلیسی است وادِرینگ هایتس در این داستان نام عمارت خانوادگی ارنشاو است و به معنی خانهای است که روی تپه و در معرض باد ساخته شدهاست.این کتاب در سال ۱۸۴۷ منتشر شد. واژه Wuthering از کلمهای اسکاتلندی گرفته شدهاست و به توفانی که اطراف خانه اصلی داستان وجود دارد اشاره میکند و نمادی از فضای پرسروصدای داستان است.بلندیهای بادگیر تنها رمان امیلی برونته است. ویژگی متمایزکننده این رمان در زمان انتشارش لحن شاعرانه و دراماتیک بیان آن، عدم توضیح از نویسنده و ساختار غیرمعمولش بود
شماره ی 4
برباد رفته
بربادرفته داستانی است که به قلم مارگارت میچل، نویسندهٔ زن آمریکایی. او بهخاطر نوشتن این رمان، در سال ۱۹۳۷ برندهٔ جایزهٔ ادبی پولیتزر شد. این کتاب توسط حسن شهباز به فارسی برگردانده شده است
شماره ی 5
من پیش از تو
من پیش از تو رمانی است عاشقانه از پر فروش ترین نویسنده ی دنیا
جوجو مویز تنها کسی است که تا به حال توانسته دو بار جایزه ی انجمن رمان نویسان رمانتیک را دربافت کند
لوئیسا کلارک،دختری بیست و شش ساله و از طبقه ی کارگر جامعه است که به همراه خانواده اش زندگی می کند.زندگی یکنواخت و فاقد بلند پروازی او مدام تحت الشعاع،موفقیت های خواهر کوچک ترش،ترینا قرار دارد تا اینکه یک روز صبح شغل هفت ساله اش در کافه محلی را از دست می دهد
او به ناچار به مرکز کاریابی مراجعه می کند و با توجه به مهارت های اندکش،شغلی منحصر به فرد به او پیشنهاد می شود: مراقبت و نگهداری از مرد جوان،برازنده،موفق و ثروتمندی که در اثر یک تصادف تونایی های حرکتی اش را از دست داده است،شغلی که زندگی اش را برای همیشه دگرگون می سازد