کتاب خرده جنایتهای زناشویی، داستان زوجی است در پی حقیقت. در این نمایشنامه اریک امانوئل اشمیت با طنزی سیاه، تحلیل ظریف از دلدادگی و زندگی زناشویی ارائه میدهد و خواننده متحیر و شگفتزده را هر لحظه غافلگیر میکند.
یکی از پرفروشهای بازار کتاب ایران، نمایشنامهی کوتاه خرده جنایتهای زناشویی (Petits Crimes Conjugaux) با ترجمهی محمود بهفروزی است. کتابی با تمام خصوصیات اشمیتی، این بار در قالب نمایش، که تلهتئاتر تلویزیونی آن را نیز با بازی نیکی کریمی و محمدرضا فروتن ساختهاند. اثری با دو هنرپیشه، شوهری به نام ژیل، نویسنده، که بر اثر ضربهای که به سرش خورده، حافظهی خویش را از دست داده و پانزده روز در کما بوده و لیزا، زنی میانسال، نقاش، که بعد از سالها زناشویی، با همسر خود روبهرو است: برای یک بار دیگر واقعی، درست مانند همان باری که در یک مهمانی عروسی با هم آشنا شدند. ژیل بیشتر رمانهای جنایی مینویسد. لیزا بیشتر برای دل خود نقاشی میکند.
اریک امانوئل اشمیت (Eric Emmanuel Schmitt) یکی از خلاقترین قلمهای دنیا را در دست خویش دارد. کوتاه مینویسد. بیشتر کتابهایش حدود هشتاد، نود صفحه بیشتر نیستند. از زبانی ساده استفاده میکند. جملهها و دیالوگهای کوتاه دارد. حداقل توصیف را به کار میبرد. با این حال، چه رمان بنویسد و چه نمایش و چه داستان، اثری که خلق میکند تا عمق وجود خواننده اثر میگذارد، مثل یک تکان، که در رگهایت رشد میکند. خواندن نوشتههای اشمیت یک یادآوری است، یادآوری زندگیای که فراموش کردهایم.
نمایش آرام شروع میشود، زوج وارد خانه میشوند، ژیل مبهوت سوالها: که واقعا کیست؟ اینجا کجاست؟ این زن کیست؟ دارند به او دروغ میگویند؟ یا راست؟ و … خواننده در تله گیر میکند، حالا دیگر نمیتوانی کتاب را کنار بگذاری و نمایش در بازی زبانی بین دو شخصیت پیش میرود تا در اثر دست و پا بزنی، انبوهی از سوالها در ذهنت بیدار میشود. نمایش یک بغض فرو خفته را در تو به یک آه بدل میکند. تصویرسازی اشمیت از زندهگی زن و شوهری، هولناک است. اما باید آن را خواند: ترسناک است و زیبا و دوست داشتنی. و خیلی واقعی، یک اثر خوب برای لذت بردن