ورود سزار به مصر و شکل گرفتن رابطهی عاطفی بین او و ملکه کلئوپاترا که مردم مصر در حد پرستش میستودندش، روایت شورانگیزیست. آنگاه که سزار و کلئوپاترا در قایقی در نیل به گشت و گذار میپردازند، تصویری از عاشق و معشوقی در ذهنها نقش میبندد که گویی همین امروزیانند که شیفتهوار به تماشای جاذبههای جهانگردی و طبیعی مصر رفتهاند
ایگلدن راوی دورهای از تاریخ روم و مصر باستان، به نظر میرسد در گوشهای تاریک از کوچهپسکوچههای حادثه ایستاده و لحظه لحظه حوادث را با چشم خود دیده و گفتوگوهای قهرمانان این حوادث را با گوش خود شنیده است…. سزار روم، ضربهی مرگ را از دست کسی دریافت میکند که میپنداشت به نجاتش آمده و ما خود چه پندارهای به نادرست از کسانی داریم که آنان را یار و ممدکار خود میدانیم و نمیدانیم در اعماق اندیشهاش چه نگاهی به ما دارند